واژه سیئه از سوء به معنای بدی و زشتی آمده است. این واژه گاه در برابر حسنه و حسنات به کار می رود که به معنای نیکی و خوبی است.
در قرآن آمده است: وَ جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها؛ جزای بدی، بدی مثل آن بدی است.(شوری، آیه 40) شکی نیست که بدی نخست، از مصادیق معصیت و گناه است، اما مجازاتی که در قالب همان سیئه انجام می شود، نمی تواند معصیت و گناه باشد. وقتی «زدی ضربتی، ضربتی نوش کن» در چارچوب اصل مقابله به مثل انجام شود، آیا این ضربت دوم، مانند ضربت نخست، سیئه و بدی و زشتی و از مصادیق معصیت است؟! شکی نیست که این زدن دوم به عنوان جزاء از مصادیق معصیت نیست.
هم چنین وقتی گفته می شود: فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ؛ هر کسی بر شما تعدی و تجاوز کرد، پس به مثل همان اعتداء بر او تعدی و تجاوز کنید(بقره، آیه 194)، این مقابله کردن دوم از مصادیق معصیت نیست، بلکه عین اطاعت است.
البته در قرآن، بیان می شود که فرشتگان خواهان حفظ و تقوای مومنان از سئیات می شوند و می گویند: وَ قِهِمُ السَّیِّئاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّیِّئاتِ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَه؛ و آنان را از سیئات نگه دار و کسی که تو از سیئات آنان را نگه داشتی در این روز قیامت پس به تحقیق به او رحمت کردی.(غافر، آیه 9)
اگر مراد سیئات دنیا باشد، که مطلب معلوم است؛ یعنی خدا از سیئات معصیتی آنان در دنیا می گذرد؛ اما اگر مراد سیئات آخرت باشد که به نظر می رسد همین باشد، در این صورت، مراد از سیئات همان سیئات مجازاتی است؛ یعنی شخص مومن ممکن است سیئاتی در دنیا داشته باشد، و امروز در قیامت جزای همان سیئات را ببیند، ولی فرشتگان خدای رحمان خواهان هستند به سبب رحمت واسعه خویش مومنان را از این سیئات مجازاتی حفظ کند تا این گونه دیگر مجازاتی را دریافت نکنند.
پس اگر به مجازات در برابر سیئات، اطلاق سیئات می شود از باب مشاکله و مانند آن است؛ زیرا این دومی مجازات است نه معصیت.